در مطالعات گردشگری واژه مدل دارای مفاهیم و استدلالهای زیادی است. اغلب این استدلالها در جهت پیش بینی مدلها، ترسیم نمودار فرایند برنامه ریزی و یا بعضی از ابعاد نظری سیستم گردشگری به کار گرفته میشوند؛ بنابراین کاربرد معمول واژه مدل شاید به غلط استفاده شود؛ پس ضروری همیشه ذات و هدف مدلهای مورد تحقیق، مشخص گردد؛ همچنین باید توجه به تمایز اصلی بین مدلهای «برنامه ریزی/ فرایند مدیریتی» و مدلهای «نظری» که بعضی از جنبه های کارکردی سیستم گردشگری را توضیح می دهند، داشت. پس دو دسته از مدلهای بنیادین گردشگری عبارتند از؛ یکی مدلهای نظری که بر اساس آن سیستم گردشگری کل یا بخشی از کل، ترسیم، پیاده ساری و انطباق داده میشود و میتوان آنها را بر حسب نزدیکی به واقعیت به تقسیمات جزییتری نیز تبدیل کرد؛ این مدلها به سه دسته تقسیم میگردند: مدلهای توصیفی (به توصیف اجزای سیستم گردشگری میپردازند)، مدلهای تشریحی ( به تشریح ماهیت کارکرد سیستم با و یا بدون در نظر گرفتن روابط معلولی آنها میپردازند) و مدلهای پیش بینی کننده (بر پایه دانش روبط علت و معلولی استوار است) ؛ و دیگری مدلهای عملی/ فرایندی می باشد که مشتمل بر مدلهای سنتی( برای حل مشکل طراحی میشوند و از تبیین اهداف ← ارائه گزینه های مختلف ← ارزیابی گزینه ها ← انتخاب گذینه ← به اجرا می رسند )، ذهنی/ استنباطی (براساس تعصبات شخصی یا تفکرات خاص) و تئوری سیستمها (تلفيقي از مدلهاي نظری با فرایندی ميباشند) تقسیم میگردند. باید توجه کرد بعضی از مدلهای پیش بینی کننده، حول هر دو نمودار دور میزنند. آن مدلهایی را که فقط علت یابیهای گرایشی دارند و یا استنباطی هستند( مثلا تکنیک های دلفی، قضاوت های حرفه ای) میتوان آنها را تکنیک های فرآیندی نامید که به توسعه های نظری ارتباطی ندارند. عناصر نهایی در شکل (1) به ملاحظات سطح های مختلف استنباط و ادراک در برنامه ریزی است. مدلهای گردشگری در مورد سیستم های کل و سیستم ها خرد در مقیاس های مختلف فضایی اعم از مکان/ پروژه، محلی، ناحیه، ملی یا بین المللی کاربرد دارند (گیتز و پیج، 2016).